ابوالفضل جونابوالفضل جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

صفحه خاطرات ابوالفضل تبرايي

من وپسرخاله

اين عكس من و پسرخاله ام شنتيا هستش.توبچه هاي دور و ور خودم خيلي خيلي خيلي با هاش دوستم بابا جونم ميگه تا قبل اينكه شنتيا بره مدرسه به استخوان ميگفت (اسكنود) خيلي خيلي باحاله... اينجا حياط مادرجون (مامان بزرگ)من تو بهشهرهستش...اگه بدونين الان تو باغچه حياطشون چي داره دلتون حسابي آب ميشه...آره الان مشغول خوردن (ازگيل)هستم ...جاتون خالي...عاشقشم...دلتون آب... اينم بگم كه روزپنج شنبه19/02/95واسه باراول رفتم حرم حضرت معصومه (ع) ..زيارتم قبول... من كه پول نداشتم واستون سوغاتي بيارم ولي مامان جون وباباجونم يه عالمه واسه من خريد كردن... بيچاره امير محمد جون (پسر عمو جون رضا) واسش يه تي شرت خ...
22 ارديبهشت 1395
1